Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-09@00:21:48 GMT

این زخم، کاری به مخاطب ندارد

تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۶۲۸۸۰

این زخم، کاری به مخاطب ندارد

حفظ شأنیت ساترا مساله مهمی است و خود ساترا در این امر مهم، نقش اول را بازی می‌کند. گفته‌اند حرمت امامزاده به متولی‌اش است و بیراه هم نگفته‌اند.

به گزارش مشرق، این دعواها تازگی ندارد؛ اولینش نیست و حتما آخرینش هم نیست. هدف‌های متفاوتی هم برایش متصور می‌شوند؛ از فروش بیشتر اثر تا اثبات جایگاه نظارتی و اصطلاحا کشتن گربه دم حجله.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته اینکه یک نهاد نظارتی با زیرمجموعه‌هایش چالش داشته باشد، تاحدودی طبیعی است. اما کشاندن آن جلوی چشم رسانه‌ها و فرستادن پیغام و پسغام و استفاده از ابزار مختلف به‌جای پاسخگویی مستقیم و صریح، سطح این چالش‌ها را به نازل‌ترین درجه‌اش می‌رساند و در انتها همه ضرر می‌کنند. صحبت از دعوای ساترا و فیلیمو است؛ دعوایی که بهانه‌اش، سانسور سریال «زخم کاری» است و باتوجه به سریال‌های در دست تولید پلتفرم‌ها، باید منتظر ادامه این چالش‌ها هم باشیم اگر چاره‌ای اندیشیده نشود. شاید ظاهرا دیگر شاهد دعوای ارشاد و ساترا نیستیم، اما هرکدام از این سریال‌ها می‌توانند به اندازه یک وزارتخانه برای ساترا دردسر و حاشیه درست کنند و از آن سمت هم، شاید بتوان ردپای وزارتخانه‌های مختلفی را در این دعواها پیدا کرد؛ ردپاهایی که با رسیدن به اتمام عمر دولت شاید بیشتر هم بشوند.

روز جمعه، قسمت هفتم سریال «زخم کاری» از پلتفرم فیلیمو پخش نشد؛ برخلاف قسمت پانزدهم سریال «می‌خواهم زنده بمانم» که با درخواست معاونت اجتماعی نیروی انتظامی توقیف شد. این‌بار اما داستان پیچیده‌تر از قبل بود. ظاهرا کسی از بیرون دستوری برای توقف پخش سریال زخم کاری نداده بود و این تصمیم سازندگان این مجموعه بود.

حاشیه از کجا شروع شد؟ وزارت ارشاد!

تیرماهی که هنوز تمام هم نشده، برای ساترا و پلتفرم‌ها و سریال‌های شبکه نمایش خانگی، یک ماه پرماجرا و تاثیرگذار بوده و احتمالا هنوز هم باشد. هشتم تیرماه بود که خبر شکایت سازمان سینمایی از ساترا بابت محتوای سریال «زخم کاری» منتشر شد و ابتدا تکذیب و سپس تایید شد که در آن به‌دلیل عدم رعایت نکات اخلاقی خواستار توقف پخش این سریال شده بودند. نکته جالب اینکه مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد ابتدا همه‌چیز را تکذیب می‌کردند، اما با پیگیری‌های رسانه‌ها مشخص شد سازمان سینمایی به دادسرای فرهنگ و رسانه شکایت کرده است، ولی مدیران آن مجموعه سعی در پنهان کردن آن داشته‌اند. ساترا در این ماجرا حامی «زخم کاری» درآمد و با انتشار توئیتی از رفتار سازمان سینمایی انتقاد کرد.

قسمت ششم زخم کاری و پست اینستاگرامی محمدحسین مهدویان، کارگردان «زخم کاری»، این تقابل را وارد زمین دیگری کرد. مهدویان با انتقاد از سانسورهای قسمت ششم این مجموعه در صفحه مجازی‌اش نوشت: «...در هفته‌های گذشته با رویکردی سازنده و مبتنی‌بر تعامل، به سانسورهای عموما غیرمنطقی و غیرعرفی سازوکار سانسور صداوسیما و زیرمجموعه آن یعنی ساترا تن دادم تا اختلالی در روند پخش سریال پیش نیاید و انتظار هفتگی شما را برای تماشای قسمت‌های جدید ارج نهاده باشم.» او سپس از تعاملی گفت که او و همه هم‌حرفه‌ای‌هایش همیشه به تعبیر او از سر جبر و ناچاری و نه از سر رضایت به آن تن داده‌اند تا بتوانند آثارشان را در مملکت عزیز و برای مردم نازنین خودشان به نمایش درآورند. مهدویان در ادامه باصراحت و البته عصبانیت بیشتر این‌طور نوشته بود: «ولی این‌بار سطح سختگیری‌ها به جایی رسیده که از حد طاقت و تحمل من خارج شده است. در قسمت ششم سریال زخم کاری به نقطه‌ای رسیده‌ام که می‌بینم تن دادن به سانسورهای غیرعقلانی، غیرحرفه‌ای و دور از واقع‌بینی اجتماعی به‌وضوح موجب تاثیرات مخرب بر داستان و تضییع حقوق ما به‌عنوان سازنده و شما به‌عنوان مخاطب شده است.

بیشتر بخوانید:

آیا سانسور سکانس غیراخلاقی «زخم کاری» ضروری بود؟

پس اجازه بدهید در قسمت‌های پیش‌رو درصورت ادامه این رفتار، میان حق مسلم شما برای تماشای سروقت قسمت جدید و احقاق حق دیگرتان که تماشای نسخه‌ای در شأن شما است، دومی را انتخاب کنم.» و مهدویان و فیلیمو برای قسمت هفتم، دومی را انتخاب کردند و قسمت هفتم «زخم کاری» را به‌دلیل آنچه «فیلیمو» در اطلاعیه‌اش، «عدم تفاهم و توافق تیم تولید با تیم نظارت ساترا و نقطه‌نظرات متفاوت طرفین درخصوص برخی موارد اصلاحی و به‌دلیل احترام به مخاطبان» خوانده بود، پخش نکردند. هرچند گروهی معتقد بودند مهدویان در 6قسمتی که پخش شده، به‌قدر کافی دستش باز بوده و چیزهایی را نشان داده که در تاریخ سینما و تلویزیون خط قرمز محسوب می‌شده و این واکنش را به‌منزله زیاده‌خواهی یا حتی باج‌خواهی تعبیر کردند، اما گروهی دیگر موارد پخش‌شده را اقتضای مناسبات این خانواده‌ها و داستان‌های مافیایی می‌دانستند و آن را جزء ابزار دراماتیک سریال قلمداد می‌کردند. اختلاف‌نظر این دو گروه البته مسبوق‌به سابقه چنددهه در سینمای ایران است و صرفا مال این روزها نیست.

پس از عدم پخش قسمت هفتم و انتشار اطلاعیه «فیلیمو»، ساترا این‌بار هجومی و با اعتمادبه‌نفس بیشتری و البته همچنان در بستر توئیت!؟ این‌طور پاسخ داد: «موارد اصلاحی از اواسط هفته به پلتفرم اعلام شده که زمان کافی برای اعمال آنها دراختیار عوامل تولید بوده است؛ طرح عمومی نکات محتوایی اصلاح‌شده را در رسانه‌ها نقض‌غرض دانسته و به‌نوعی ترویج آنها می‌دانیم.» و بعد تهدید کرد که حقوق تضییع‌شده کاربران اگر ناشی‌از اهمال پلتفرم در اعمال اصلاحات در زمان مقرر باشد را در این‌مورد پیگیری و درطول هفته درمورد آن تصمیم‌گیری می‌کنند. ساترا به همین‌ها قناعت نکرد و طعنه‌ای را هم متوجه فیلیمو کرد؛ «مبنای جنجال پیاپی به‌عنوان یک تکنیک بازاریابی را برای زیست‌بوم رسانه‌های صوت‌وتصویری کشور مضر می‌دانیم.»

فضا شبیه به لیگ فوتبال خودمان شد و این بیانیه‌نویسی‌ها به هنرمان هم سرایت کرد. آنهایی که نتوانسته بودند قسمت هفتم را ببینند، تا دل‌تان بخواهد، اطلاعیه و بیانیه خواندند و حواس‌شان به مدت‌زمان اشتراک‌شان هم نبود و احتمالا سریال‌های خارجی یا ماهواره‌ای، جای خالی سریال‌های ایرانی را برایشان پر کردند. اگر فکر می‌کنید پس از طعنه‌های ساترا، فیلیمو چیزی نگفته است، یا زیادی خوش‌بین هستید یا چیزی از مناسبات فضای هنری نمی‌دانید.

فیلیمو با انتشار اطلاعیه‌ای به ادعاهای ساترا هجومی‌تر و صریح‌تر جواب داد و مدعی شد فرآیندهای ساترا یک‌طرفه طراحی شده‌اند و باید در طراحی آنها از بازیگران بخش خصوصی نظر مشورتی، تجربی و حرفه‌ای گرفته شود. این پلتفرم از ساترا طلبکار شد و به تهدیدش این‌طور پاسخ داد: «بیان کرده‌اید که پلتفرم حقوق کاربران را تضییع کرده! درحالی‌که به‌جای جبران خسارت مالی واردشده بر پلتفرم و مخاطبان، دست پیش گرفته‌اید که قطعا منصفانه و اخلاقی نیست.» فیلیمویی که به تهدید ساترا پاسخ داده، فکر کنید از پاسخ دادن به طعنه‌اش صرف‌نظر کند؛ «نوشته‌اید که عدم پخش یک تکنیک بازاریابی است؛ اما نمی‌دانید سریال «زخم کاری» به‌اندازه کافی محبوب و پرمخاطب است و نیت‌خوانی و فرافکنی و انگ بازاریابی پس از اطلاع از همه تلاش‌های پلتفرم و تیم تولید تا عصر روز پنجشنبه برای پخش، نادیده گرفتن حقیقت و به‌دور از انصاف است.»
در این شرایط شاید پیدا کردن مقصر یا مظلوم، اولویت چندم باشد و مهم‌تر از همه‌چیز حفظ جایگاه نهاد نظارتی و همین‌طور بخش خصوصی و پلتفرم‌ها و مهم‌تر از اینها مراقبت از روندی است که عمری چندان طولانی ندارد.

بیچاره مردم!

فقط در دعواهای سیاسی و انتخاباتی نیست که اسم مردم را زیاد می‌شنویم. «مردم» در ورزش و هنر هم، ابزار خوبی هستند. ساترا و فیلیمو هم از مردم می‌گویند و انگار که دعوایشان فقط به خاطر حق مردم است. فارغ از اینکه مردم از یک طرف افزایش چندباره هزینه اشتراک و مقایسه‌اش با نمونه‌های خارجی را فراموش نکرده‌اند و از آن طرف هم معطل توئیت‌نویسی ساترا نمی‌مانند و خودشان را می‌سپارند به انبوه سریال‌های زیرنویس‌دار خارجی که نه گلدان به تصاویرش اضافه می‌کنند و نه دیالوگ شنیده شده با دیالوگ گفته شده توسط بازیگر تفاوت دارد. این مردم، از سریال‌های خوب ایرانی حمایت کردند و می‌کنند اما این به معنای آن نیست که قدرت تحلیل نداشته باشند و هرچه جلویش بگذارند را ببینند. مردم، به خوبی رفتارهای فیلیمو و ساترا را بررسی می‌کنند و می‌دانند که حتی از اسم آنها سوءاستفاده می‌شود اما برای پرکردن اوقات فراغت‌شان، معطل هیچ شخص یا سازمان یا پلتفرمی نمی‌مانند. مردم در سال‌های اخیر نشان داده‌اند که منتظر و معطل صداوسیما که برایشان سریال رایگان پخش می‌کند نماندند و پای سریال‌های ضعیفش ننشستند چه برسد به وقتی که بخواهند به پلتفرم‌ها پول بدهند. مردم از آن طرف هم حواس‌شان به تصمیمات ساترا هم هست که بدانند مبنای این تصمیمات از حب مردم است یا بغضش از ارشاد.

شکوری، زلیخا و مالک

در یکی دو روز گذشته مطلبی از محمدجواد شکوری‌مقدم، مدیرعامل فیلیمو تحت عنوان «پاسخ مدیرعامل فیلیمو در یک گروه فرهنگی به برخی از منتقدان و اهالی فرهنگ» منتشر شده است. او در پاسخ به برخی از اتهامات، پاسخ‌هایی را داده که مهم‌ترینش مقایسه داستان حضرت یوسف و زخم‌کاری از باب بزرگنمایی بود. شکوری‌مقدم گفته بود: «اول آنکه‌؛ نیت‌خوانی کارگردان و تیم تولید که هدف‌شان چه بوده قطعا اخلاقی و منصفانه نیست و اصل بر برائت است. دوم آنکه؛ اگر به دنبال بزرگنمایی یک ناهنجاری و نتیجه‌گیری از آن باشید، در قرآن کریم خداوند بهترین قصه‌ها رو چنین می‌گوید: «زلیخا زن شوهردار بود و به پیامبر خدا یوسف دست‌درازی کرد و در انتها هم خداوند به‌دلیل صادق بودن در عشقش، او را جوان‌کرد و به عقد ایشان درآورد. خدا می‌خواسته عادی‌سازی کند؟ آیا این داستان بنیان خانواده‌ها را سست می‌کند؟ نتیجه‌گیری اخلاقی این است که اگر زن شوهرداری، در عشق صادقی باشی می‌توانی این‌گونه عمل کنی و در انتها هم از نجات‌یافتگان باشی؟» این صحبت‌های شکوری‌مقدم البته با واکنش‌های متعددی مواجه شد و اکثرا این قیاس را مع‌الفارق و نوعی سفسطه می‌دانستند. مدیرعامل فیلیمو به موارد دیگری هم اشاره کرده بود که واگذاری قضاوت‌ها درباره او و فیلیمو را به خدا، نمونه‌ای از آن بود.

در اینکه زخم‌کاری، «داستان زوال یک خانواده و انسان با ریشه طمع است» و مناسبات چند خانواده فاسد و درگیر مسائل غیراخلاقی را نشان می‌دهد شکی نیست اما الان مالک، زلیخاست یا یوسف؟ اصلا «مالک»ی که از روی مکبث ساخته شده، می‌تواند سرنوشت زلیخاوار داشته باشد؟ از منظر داستان و درام شاید داستان حضرت یوسف و زخم‌کاری اشتراکاتی داشته باشند اما توسل به یک داستان قرآنی برای فرار از پاسخگویی به ابهامات چندان هوشمندانه و صادقانه نیست. هر سکانس یا حتی پلان، اثرگذاری مستقل خودش را دارد چه برسد به یک قسمت مستقل و جداگانه. وجود این پیش‌فرض که تمام مخاطبان زخم‌کاری، تا انتهای سریال، همراه می‌مانند و عاقبت احتمالا تباهی مالک را تماشا می‌کنند کمی خوش‌بینانه به نظر می‌رسد.

حفظ شأنیت ساترا

بیستم تیرماه بود که وحید فرهمند، قائم‌مقام رئیس و معاون امور حقوقی «ساترا» در گفت‌وگو با «مهر» ضمن اشاره به سرفصل‌های قانونی جدید مرتبط با نظارت این سازمان در حوزه تولیدات شبکه خانگی تاکید کرد ساترا مجوزهای ارشاد را دیگر به رسمیت نمی‌شناسد. معنی این حرف یعنی قدرت بیشتر ساترا و از دور خارج شدن وزارت ارشاد و همان چیزی بود که ساترا از ابتدا آن را می‌خواست و دنبالش بود. فرهمند در این گفت‌وگو از وجود «شورای تخصصی سیاستگذاری محتوای حرفه‌ای» خبر داد که دکتر علی‌اصغر پورمحمدی مسئولیت این شورا را برعهده دارد و آقایان محمدرضا جعفری‌جلوه، دکتر عبدالکریم خیامی و دکتر محسن مهاجرانی نیز در این شورا حضور دارند. به گفته فرهمند اینها افرادی بودند که تولیدکننده‌ها پیش از این ارتباط بسیاری خوبی با آنها داشته‌اند. فارغ از ترکیب این شورا اما واکنش پورمحمدی در نوع خودش جالب بود. علی‌اصغر پورمحمدی شامگاه همان روز و در گفت‌وگو با «ایسنا» این‌گونه واکنش نشان داد: «تا این لحظه فقط گفت‌وگوی مقدماتی برای سپردن این سمت به اینجانب مطرح بوده و در این خصوص تصمیم‌گیری نهایی انجام نشده است.» او صریح‌تر ادامه داد که پیشنهاد سپردن ریاست این شورا به وی مطرح شده اما هنوز هیچ چیز مشخص نیست و درحال تصمیم‌گیری هستند و ضمن اینکه تاکنون جلسه‌ای هم در این خصوص تشکیل نشده است.

ساترا البته بعد از صحبت‌های پورمحمدی نه جوابیه‌ای داد و نه توئیتی منتشر کرد. بعید است فرهمند بدون هماهنگی با اعضای شورا، نسبت به وجود آن اطلاع‌رسانی کرده باشد.

فارغ از این ماجرا که نشانگر عدم هماهنگی در این مجموعه است اما ساترا نیاز به سعه‌صدر، قدرت اقناع‌سازی و همچنین استفاده از ابزار استدلال به جای طعنه و تهدید و کلی‌گویی دارد. به هر حال ساترا یک نهاد قانونی است و وظایفی هم برعهده‌اش گذاشته‌اند. ورود به مجادلات موردی و انتشار توئیت به جای پاسخگویی رسمی و صریح، می‌تواند این سازمان را در ادامه دچار مشکل کند. حتما بعضی از سریال‌های تلویزیونی و سینمایی نیاز به سانسور دارند و کسی منکر آن نیست. حتما برخی از تصاویر و دیالوگ‌ها ممکن است برای خانواده‌ها مناسب نباشند و ساترا باید جلوی آنها را بگیرد و البته باید توضیحاتی هم درباره آنها بدهد. اینکه ساترا خودش را پاسخگو نداند و نگاه از بالا به پایین به پلتفرم‌ها داشته باشد حتما این سازمان را در آینده دچار مشکل خواهد کرد.

حفظ شأنیت ساترا مساله مهمی است و خود ساترا در این امر مهم، نقش اول را بازی می‌کند. گفته‌اند حرمت امامزاده به متولی‌اش است و بیراه هم نگفته‌اند. سال‌ها از اینکه پروانه ساخت و پروانه نمایش در اختیار یک نهاد نبود انتقاد می‌شد و حالا که این اتفاق افتاده است باید از آن مراقبت شود تا میوه‌هایش را همه بخورند. قطعا اگر نظارت بیشتری هنگام ساخت «زخم‌کاری» یا سریال‌های مشابه می‌شد مشکلاتی که ذکر آنها رفت به وجود نمی‌آمد. ساترا نه نیاز به هویج دارد و نه به چماق؛ ساترا یک زبان گویای مستدل و بدون نیش می‌خواهد.

مشکل پروانه و سوءاستفاده مهدویان

آنهایی که کتاب را خوانده‌اند و سریال را می‌بینند، اذعان دارند به اینکه «زخم‌کاری» از «بیست زخم‌کاری» جنسی‌تر و هارتر است. دخل و تصرف‌هایی که مهدویان در کتاب کرده، بیشتر به‌نفع جذابیت‌های اروتیک و ظاهری بوده و نمونه‌اش هم جایگزین کردن کاراکتر «منصوره» با بازی هانیه توسلی به‌جای «منصور» در کتاب است. این دخل و تصرف‌ها یا نقص‌ها را نمی‌توان به زاویه دید متفاوت کارگردان ربط داد. بخش عمده‌ای از این مشکلات به دوگانگی صدور پروانه ساخت و پروانه نمایش برمی‌گردد. آیا مهدویان همان چیزی را که مجوزگرفته ساخته یا به‌دلیل وجود یک خلأ بزرگ، سوءاستفاده کرده است. در ماجرای همین دعوای ساترا و فیلیمو اگر مجوزدهنده ساخت و نمایش یک گروه بودند بسیاری از این اتفاقات نمی‌افتاد. گفته می‌شود یکی از مواردی که ساترا در قسمت هفتم روی آن دست گذاشته است داستان کشته شدن سودابه با بازی مائده طهماسبی است. قطعا اگر به هنگام ساخت، دقت بیشتری روی این سکانس می‌شد حالا به‌بهانه وجود صحنه خشونت‌بار، دستور حذفش داده نمی‌شد. مهدویان از وجود همین فاصله‌ها امتیاز گرفته و همچنان هم می‌خواهد بگیرد. رفتن پشت مردم و سپر بلا کردن آنها و همچنین سوءاستفاده از واژه سانسور، که می‌داند مردم روی آن حساس هستند، نه منصفانه است و نه حرفه‌ای. زخم‌کاری تا اینجای کار، به حوزه‌هایی ورود کرده و چیزهایی را نشان داده که در کمتر سریال ایرانی دیده‌ایم. مهدویان در پستی که گذاشته بود به «میوه ممنوعه» و «در پناه تو» اشاره کرده بود. فارغ از اینکه چقدر سانسورهای آن دو سریال، درست و منطقی بوده، اما هیچ نسبتی بین صحنه‌های حذف‌شده زخم‌کاری  و آن دو سریال شبکه دو وجود ندارد. نمایش بعضی اشیا، روابط و حالات ذاتا حساسیت‌برانگیز با به‌تصویر کشیدن مسائلی که در زمانه خودش تابو بوده، متفاوت است. نمایش سکانس‌های حذف‌شده «در پناه تو» در سال گذشته نشان داد که تصمیم مدیران وقت سازمان، صحیح نبوده اما درباره سکانس‌های حذف‌شده زخم‌کاری در سال‌های بعد هم می‌توان همین حکم را داد؟

شاید سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان قبلی مهدویان، او را زیاده‌خواه و حساس کرده‌اند. چه‌بسا کارگردان‌های همسال او که دل‌شان می‌خواهد یک پلان از زخم‌کاری را، با همان آزادی عمل مهدویان، بسازند و نمی‌توانند. او که نزدیک به هشت‌سال است در همین فضا فیلم می‌سازد، حتما می‌داند که فیلمسازی در فضای کنونی چه ملاحظات و محدودیت‌هایی دارد و حتما آنقدر انصاف دارد که بداند بیشتر از حقش هم به او داده‌اند. پس خودش می‌داند که بازی را کجا ببرد تا از پاسخگویی نسبت به عملکردش فرار کند و تقصیرها را گردن سانسور بیندازد. 

بی قانونی یا قانون بد؟

می‌توان به مقررات ساترا یا هر نهاد و سازمان دیگری نقد کرد اما احتمالا همه ما شنیده‌ایم که وجود «قانون بد» بهتر از «بی قانونی» است. ساترا یک سازمان نوپا و با مشکلات و مسائل عدیده داخلی و خارجی است. حتما اشتباهاتی هم داشته و می‌تواند مثل هر سازمان جوان دیگر هم داشته باشد. اما نکته اصلی اینجاست که پلتفرم‌ها باید مشکلات‌شان را با همین سازمان نوزاده شده حل کنند. اگر ساترا، مرجعیت و شأنیت خودش را از دست بدهد ممکن است اتفاقاتی بیفتد که پلتفرم‌ها، سال‌های بعد، حسرت همین روزهای وجود ساترا را بخورند. کشاندن دعواها به رسانه‌ها با هر هدفی، نه حرفه‌ای است و نه راهگشا. رسانه‌ها نمی‌توانند مشکلات این‌چنینی را حل کنند و وظیفه و تکلیف‌شان شاید نور انداختن و طرح مساله باشد.

مساله دیگر حضور و تاثیر نهادهای امنیتی است. شاید اگر آنها اجازه بدهند که ساترا به وظایف قانونی خودش عمل کند و مشکلات از طریق گفت‌وگو و مباحثه حل شود نتایج بهتری به دست بیاید. اینکه هر سازمان یا نهاد به وظایف خودش عمل کند و استقلال مراکز تصمیم‌گیری حفظ شود از بدیهیات شیوه‌های مدیریتی است. بسیار گفته‌اند که مسائل فرهنگی را باید با شیوه‌های فرهنگی حل کرد و به نظر حرف درستی است. در شرایط فعلی، یک قسمت یا یک سریال، مساله اصلی نیست. مساله بزرگ‌تر این است که باید به قانون با انعطاف و سعه‌صدر بیشتری عمل شود و از دعواها و زخم زبان‌های کودکانه پرهیز کرد. این دعواها و زخم‌ها کاری برای این مردمی که از آن دم می‌زنند، نمی‌کند. 

منبع: روزنامه فرهیختگان

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا تحولات افغانستان بیست زخم کاری زخم کاری مائده طهماسبی محمدحسین مهدویان علی اصغر پورمحمدی محمدرضا جعفری جلوه ساترا پلتفرم فیلیمو محمد حسین مهدویان صداوسیما عبدالکریم خیامی نیروی انتظامی هانیه توسلی علی اصغر پورمحمدی وزارت فرهنگ و ارشاد حضرت یوسف دادسرای فرهنگ شبکه خانگی پورمحمدی زخم کاری تصمیم گیری پلتفرم ها قسمت هفتم گفته اند سریال ها زخم کاری رسانه ها ساترا یک حرفه ای گفت وگو سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۶۲۸۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تمایز «بوم» با دیگر برنامه‌های مشابه چیست؟/ قابی در شأن هنرمندان

محسن صفایی فرد سردبیر مجله هنری «بوم» درباره این برنامه که پخش آن از سال گذشته در شبکه دو سیما آغاز شده به خبرنگار مهر بیان کرد: این برنامه بازنمایی هنر و هنرمندان ایرانی در میدان و مکان الهام بخش هنری است.

وی درباره رویکرد برنامه اضافه کرد: «بوم» می خواهد از استودیو بیرون بیاید و تصویری معنی‌دار از صحنه هنر ایران به چشم مخاطب برساند. هر قسمت از این برنامه سراغ آثار تازه هنری، اجراهای تازه، نمایشگاه ها و هنرمندانی که به دلایل مختلفی نامشأن مطرح می شود، می رود. برنامه گاهی به صورت متمرکزتر سراغ هنرمندان رفته و در این بخش دیداری با هنرمندان بزرگ دارد که چند سالی است کمرنگ بوده اند. کارنامه این هنرمندان در برنامه مرور می شود و گپ و گفت در محل کار و خانه آنها برگزار می شود.

«بوم» صرفاً یک برنامه با موضوع هنر نیست بلکه یک برنامه هنری است

صفایی فرد با تاکید بر خروج «بوم» از یک برنامه صرف استودیویی تصریح کرد: در این برنامه بنا داریم بیرون از استودیوها به ملاقات اثر هنری و هنرمند برویم و تلاش می کنیم «بوم» صرفاً یک برنامه با موضوع هنر نباشد بلکه یک برنامه هنری با قابی در خور شأن برای هنر و هنرمندان باشد. از جهت کیفیت بصری و قابی که تدارک می بینیم نیز هدفمان این بود تصویری باشکوه به چشم مخاطب برسانیم. این برنامه هدفی فردی را دنبال می کند که آموزش چشم اندازهای هنر ایران برای مخاطب است. «بوم» می خواهد زیبایی شناسی مخاطب را ارتقا دهد و البته نه به سبک یک برنامه تخصصی چون «بوم» در شبکه دو که شبکه زندگی است تعریف شده از این رو بیشتر سراغ هنرمندانی می رویم که بتوان به همراه آنها تصویری زیبایی شناسانه ارایه کرد.

سردبیر «بوم» اضافه کرد: در واقع بینندگان ما بیننده فضای هنری هستند اما فضای برنامه صرفاً نخبه پسند یا مشابه گفت‌وگوهای تخصصی و طولانی نیست.

وی درباره آیتم های برنامه توضیح داد: «بوم» در بعضی قسمت ها به فراخور موضوع برنامه روی یک موضوع متمرکز می شود مثلاً در برنامه ای که به مناسبت روز معلم پخش شد سراغ محمدرضا لطفی آهنگساز رفتیم که از زاویه معلمی او بود و تاکنون به شأن معلمی او پرداخته نشده بود.

پرسه در فضای هنر

صفایی فرد درباره حضور حامد مهربانی مجری برنامه نیز یادآور شد: «بوم» یک شخصیت پرسه زن و نوعی گشت و گذار در فضای هنر دارد. یکی از اجزای برنامه حامد مهربانی راوی برنامه است که به نوعی این شخصیت با او تعریف شده است. او هر هفته به تازه های هنر و آثار هنری می پردازد گاهی هم از یک هنرمند سراغ می گیرد. سال گذشته مجید انتظامی کنسرتی داشت که ما در ۲ قسمت به این کنسرت پرداختیم.

وی اضافه کرد: شخصیت محوری برنامه حامد مهربانی است که باید شکل بگیرد. او فقط مجری نیست و به نوعی صحنه گردان برنامه است، دست مخاطب را می گیرد و به جاهای مهم هنری می برد و مخاطب را با روایت هایی از هنر امروز ایران آشنا می‌کند. او سوابق پررنگی در اجرا دارد و حتی غیر از آن شأن برنامه سازی و تهیه کنندگی دارد و از این حیث انتخاب دقیقی بود. او یکی از افراد جدی در تحریریه و سردبیری است.

صفایی فرد در پااین درباره وجه تمایز برنامه نسبت به دیگر برنامه‌ها نیز عنوان کرد: مواجهه نزدیک با چهره هنر و هنرمند کمتر در قاب تلویزیون دیده شده است. ما آن تصویر استودیویی شده مکانیکی از برنامه ها را لااقل در این برنامه هنری به هم زدیم. به یک کنسرت، گالری یا موزه می رویم و جاهایی که در برنامه های دیگر و روتین هنرمندش مهم بوده برای ما در قالب محیط، نما و قاب، ارزش و حس و حال پیدا کرده است.

«مجله هنری بوم» با اجرای حامد مهربانی، تهیه‌کنندگی احمدرضا بلیغ و احمدرضا زارعی، کارگردانی کیانوش الطافی، سردبیری محسن صفایی فرد و همت گروه اجتماعی اقتصادی شبکه دو در مرکز هنری رسانه‌ای سلوک تهیه و تولید شده که چهارشنبه ها روانه آنتن شبکه دو می‌شود.

کد خبر 6098541 عطیه موذن

دیگر خبرها

  • فیلم/ کنایه تند مجری تلویزیون به ساترا
  • کم کاری رسانه در تبلیغات جوانی جمعیت
  • جواد عزتی با فصل ۳ و ۴ زخم کاری به زودی می‌آید
  • جواد عزتی با فصل ۳ و ۴ زخم کاری به زودی می‌آید | ویدئو
  • تمایز «بوم» با دیگر برنامه‌های مشابه چیست؟/ قابی در شأن هنرمندان
  • چرا ساترا به حذف «حشاشین» ورود کرد؟/ ترور را به ایران نسبت دادند!
  • صداوسیما مکلف به رسیدگی به تخلفات رسانه‌های فراگیر شد
  • رسیدگی به تخلفات در نمایش‌خانگی به ساترا واگذار شد
  • اعلام زمان قطعی پخش فصل سوم «زخم کاری»
  • ابلاغ دستورالعمل رسیدگی به تخلفات رسانه‌های فراگیر